بدون تی شرت تو بغلم رو مبل دراز کشید الان
النگوی تو دستم پشتشو فشار میده کتفش درد میاد میگه آی...
میگم چیه میگه ای کاش النگو نمیپوشیدی
میگم ای بابا راس میگی ببرم پس بدمش دیگه
میگه آخه پس نمیگیره
میگم چرا بابا میگیره
میگه نه آخه در نمیاد آخه
تا بری پیش خدا دیگه تو دستت میمونه خدا باید درش بیاره
میگم اره ها واقعاراس میگی فقط خدا باید خودش درش بیاره دیگه خخخخ